اطلاعات اولیه
زمانی که یک پرتو نور بر روی مادهای میتابد، انواع برهمکنشهای مختلف بین فوتون و ماده متصور است (اثر تابش بر ماده). از جمله این برهمکنشها ، میتوان به اثر کامپتون اشاره کرد. میتوان گفت که این اثر مستقیمترین گواه برخاصیت ذره ای نور میباشد. در زندگی روزمره خود بارها این اثر را مشاهده میکنیم. به عنوان مثال ، نور خورشید بعد از تابش با عناصر موجود در جو زمین اندرکنش انجام میدهد.
تاریخچه
پایه محکم دیگر برایفرضیه کوانتومی نور ، توسط فیزیکدان آمریکایی ،آرتور کامپتون (Compton) ، در سال 1992 فراهم شد. کامپتون نوازنده گیتار ، قهرمان تنیس و محقق نامداری در بررسی پرتوی کیهانی بود. کامپتون دانشمند تجربیکار متعصبی بود که میل داشت برخورد کوانتومهای نور و الکترون ها را ، عینا مانند برخورد گلولههای عاج بر روی میز بیلیارد ، تصور و تجسم کند. اثر کامپتون مستقیمترین گواه بر طبیعت ذرهای تابش است.
نظریه کلاسیک پراکندگی امواج الکترومغناطیسی
وقتی امواج الکترومغناطیسی تکفام به ذره بارداری که اندازه آن از طول موج تابش خیلی کمتر است برخورد کند، اصولا میدان الکتریکی متغیر سینوسی موج ، بر روی این ذره باردار اثر میگذارد. این ذره تحت تاثیر نیروی الکتریکی متغیر ، با همان فرکانس تابشی ، حرکت نوسانی هماهنگ انجام میدهد و چون بطور پیوسته شتاب میگیرد، در تمام جهات با همان فرکانس تابش الکترومغناطیسی گسیل میکند.
بنابراین نظریه کلاسیک پیشگویی میکند که تابش پراکنده دارای همان فرکانس تابش فرودی خواهد بود. ذره باردار نقش یک عامل انتقال را بازی میکند، زیرا انرژی را از پرتو فرودی میگیرد و مجددا آن را با همان فرکانس ، ولی در تمام جهات پراکنده میکند. نظریه کلاسیک پراکندگی برای تابش با طول موجهای مرئی و همه طول موجهای بلندتر با تجربه توافق دارد.
نظریه کوانتومی پراکندگی امواج الکترومغناطیسی
در نظریه کوانتومی ، تابش الکترومغناطیسی شامل فوتونهایی است که انرژی هر یک با
E = hv بیان میشود. چون یک فوتون را میتوان به عنوان یک ذره با جرم سکون صفر ، که با سرعت نور حرکت میکند، در نظر گرفت. بزرگی اندازه حرکت خطی متناظر با این فوتون بر اساس رابطه دوبروی برابر
E/c است، که با نتیجه نظریه کلاسیک توافق دارد.
هر فوتون در باریکهای از تابش الکترومغناطیسی تکفام با طول موج λ دارای اندازه حرکتی برابر با
h/λ میباشد که در آن h ثابت پلانک و λ طول موج منتسب به فوتون است. وقتی که یک باریکه الکترومغناطیسی تکفام را به عنوان مجموعهای متشکل از فوتونهای ذرهگونه ، که هر یک دارای انرژی و اندازه حرکت دقیقا معلوم هستند، در نظر بگیریم عملا پراکندگی تابش الکترومغناطیسی به صورت برخورد فوتون با یک ذره باردار درمیآید.
این مسئله صرفا با بکار بردن قوانین بقای اندازه حرکت و انرژی حل میشود. البته لازم به ذکر است که در کاربرد قوانین بقا ، به جزئیات برهمکنش توجه نمیشود، بلکه فقط به انرژی کل و اندازه حرکت کل قبل و بعد از برخورد پرداخته میشود.
مشخصات اثر کامپتون
- بررسی برخورد کامپتون بین یک فوتون و یک الکترون مبتنی بر این فرض است که الکترون پراکنده باید تقریبا آزاد و ساکن باشد. البته ، هر الکترون موجود در ماده در حرکت است و تا حدی به اتم مادر خویش مقید است، ولی الکترونهای لایههای بیرونی اتم را میتوان عملا آزاد در نظر گرفت (الکترون آزاد) ، چون انرژی بستگی آنها خیلی کمتر از انرژی یک فوتون اشعه ایکس است.
- طول موج فوتونها باید در حد و اندازه ذره پراکننده باشد. بنابراین اثر کامپتونی که در آن فوتون توسط الکترونهای نسبتا آزاد اتم پراکنده میشود، توسط پرتوهای ایکس امکان پذیر است.
- در اثر کامپتون ، برخلاف اثر فوتوالکتریک ، فوتون نابود نمیشود، بلکه فوتون بوسیله الکترون پراکنده میشود. در اینصورت مقداری از اندازه حرکت فوتون به الکترونی که در ابتدا ساکن است، منتقل میشود. بنابراین اندازه حرکت و در نتیجه انرژی فوتون پراکنده کمتر از اندازه حرکت و انرژی فوتون فرودی بوده و الکترون نیز دیگر ساکن نخواهد بود.
- تغییر در طول موج فوتونهای پراکنده شده به وسیله الکترونها از رابطه زیر تبعیت میکند:
(Δλ = λَ - λ = hm0 (1 - CosӨ
در رابطه فوق m
0 جرم سکون الکترون ، C سرعت نور ، h ثابت پلانک ، θ زاویه پراکندگی ، λ طول موج فوتون تابشی و λَ طول موج فوتون پراکنده است.
- بر اساس رابطه فوق ، فوتونهایی که تحت زاویه 180 درجه پراکنده میشوند، تغییر طول موجی پیدا نمیکنند. (برخورد شاخ به شاخ)
- رابطه فوق زمانیکه ثابت پلانک به سمت صفر و جرم سکون الکترون به سمت بینهایت میل میکند، به نظریه کلاسیک پراکندگی تحویل میگردد.