یکی از کارهایی که کتاب گفته بود این بودش که در مورد کسانی که جدول های تناوبی قبل و بعد از مندلیف درست کردند رو پیدا کنید . من هم یه چیزهایی در آوردم که شاید بدرد بخوره. بعدش هم بعضی از جدول ها در دسترس بود که اونها رو برای شما گذاشتم . در ضمن تاریخ ها نیز برای سالی هستند که جدول خودشون رو ارائه کردند .
لاووازیه ۱۷۸۹
برزیلیوس ۱۸۰۸
دوبرامیز ۱۸۱۷
لوشان کورتوا ۱۸۶۲
نیولندر ۱۸۶۳
ادلینگ ۱۸۶۴
مندلیف ۱۸۶۹ : (جدول)
لوتارمیر ۱۸۷۰
بوهر ؟ : (جدول)
و اینم یه جدولی هست که نمی دونم که کی اون رو درست کرده :
واژه آرسنیک تقریبا به مترادف کلمه سم تبدیل شده است. قدیمی ترین مورد استفاده از آرسنیک به عنوان سم به سال 55 میلادی بازمیگردد. در فرانسه ی قرن هفده، آرسنیک سفید (As2O3) به نام "گرد میراث بری" شناخته می شد.علت استفاده وسیع از این ماده به عنوان سم بازمیگردد به برخی خصوصیات آن، چون فراوان ودردسترس بودن، قیمت ارزان و این حقیقت که As2O3ترکیبی بی بو و بی مزه است. درقرن نوزدهم و پس از کشف شدن روش های مطمئن در تشخیص آرسنیک، استفاده از آن به عنوان سم به نحو چشم گیری کاهش یافت.
در تاریخ اهدای جایزه نوبل تا کنون ۲۷ محقق آلمانی در عرصه شیمی این جایزه را از آن خود کردهاند. در میان آنان چهرههایی برجسته بودهاند چون فریتس هابر، کارل بوش فریدریش برگیوس و اوتو هان. روز چهارشنبه (۱۰ اکتبر) به عنوان بیست و هشتمین آلمانی دانشمند برلینی گرهارد ارتل جایزه نوبل شیمی را برد.
امسال گونار اوکویست، دبیر دائمی آکادمی سلطنتی علوم در استکهلم، برای دستگاه علمی آلمان پیامآور شادی فراوان بوده است. دیروز اوکویست اعلام کرد که پتر گرونبرگ برنده جایزه نوبل فیزیک شده است و امروز نیز خبر داد که گرهارد ارتل، آلمانیای دیگر، جایزه نوبل شیمی را برده است.
ارتل مدتها پیش نامزد دریافت جایزه نوبل شیمی شده بود، اما هم اکنون شاید بهترین موقع برای اعطای این جایزه به او بود. چون این دانشمند آلمانی که در باد کانشتات به دنیا آمده است، هم اینک هفتاد و یکمین سالگرد تولد خود را جشن میگیرد. پس از آنکه اعلام شد که جایزه به او تعلق گرفته است، از سالن آکادمی سلطنتی علوم با او تماس تلفنی گرفتند. در آنجا کنفرانسی مطبوعاتی برقرار بود. و همان گونه که معمول است، ارتل باید نخست در مورد احساسش پس از شنیدن این خبر سخن میگفت.
او گفت: “بسیار بسیار متشکرم. این بهترین هدیه تولدی بود که میتوانستید به من بدهید. من اول واقعا نمیدانستم چه بگویم. طبیعتا میدانستم که یکی از نامزدهای دریافت این جایزه هستم، اما فقط یک نامزد در میان تعداد زیادی دیگر. و موقعی که دیروز یک آلمانی جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد، برایم روشن بود که امکان ندارد که در رشته شیمی هم به یک آلمانی جایزه را بدهند.“
و البته روشن است که گرهارد ارتل پیش بینی درستی نکرده بوده است. از او پرسیدند که آیا این جایزه زندگی او را تغییر خواهد داد یا نه. گفت: “نمیدانم، امیدوارم که خیلی زیاد تغییر ندهد. البته با هر برنده جایزه نوبلی که تا بحال حرف زدهام به من گفته که زندگیات عوض میشود. اما من امیدوارم که همینطور به زندگیام ادامه بدهم.“
ارتل، استاد بازنشسته و پژوهشگر انستیتوی فریتس هابر در جامعه ماکس پلانک در برلین، بخاطر تحقیقاتش در زمینه تغییرات شیمیایی سطوح سخت به عنوان برنده جایزه نوبل انتخاب شد. تحقیقات او برای صنایع شیمی دارای اهمیت فراوان است و به فهم جریانهای مختلفی چون زنگ زدن آهن یا تاثیر کاتالیزاتور در ماشین کمک میکند. در استدلال آکادمی سلطنتی علوم برای اهدای جایزه به این دانشمند آلمانی آمده بود که کار ارتل سرمشق دیگران است زیرا او نشان داده است که چگونه در این عرصه دشوار از تحقیقات میتوان به نتایجی قابل اعتماد دست یافت. گرهارد ارتل تنها برنده جایزه نوبل شیمی امسال است. اهدای جایزه نوبل به ارتل نقطه اوج فعالیتهای علمی اوست، اما برای او این جایزه کاملا غیرمنتظره نبوده است. او در این باره میگوید: “تقریبا از چهار پنج سال پیش به آن فکر میکردم. اما هنوز هم نمیتوانم کاملا باور کنم. صدای مردم را بیرون میشنوید؟ همه از خانههایشان آمدهاند بیرون. غوغایی است.“
حدود یک میلیون و یکصد هزار یورو جایزه نقدی نوبل برای گرهارد ارتل است. وی این جایزه را همراه با مدالی در روز دهم دسامبر در استکهلم دریافت خواهد کرد.
امروز که آقای ملاتقی داشت در مورد بعضی از چیزها صحبت می کرد یه دفعه نفهمیدم که چی شد که صحبتش به مثلث برمودا خورد . درست و حسابی نفهمیدم که چی شده در نتیجه اومدم یه مقاله ای در این مورد رو براتون پیدا کردم که شما هم بتونید استفاده کنید .
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایرهای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق میگردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمیشود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف میکند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو میگذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر میگردد. »
این محل فتنهانگیز و تقریبا باور نکردنی اسرار غیر قابل توصیف جهان را به خود اختصاص داده است. مثلث برمودا نامش را در نتیجه ناپدید شدن 6 هواپیمای نیروی دریایی همراه با تمام سرنشینان آنها در پنجم دسامبر 1945 کسب کرد. 5 فروند از این هواپیماها به دنبال اجرای ماموریتی عادی و آموزشی ، در منطقه مثلث ، پرواز میکردند که با ارسال پیامهایی عجیبی درخواست کمک کردند. هواپیمای ششم برای انجام عملیات نجات ، به هوا برخاست که هر شش هواپیما به طرز فوقالعاده مشکوکی مفقود شدند.
آخرین پیامهای مخابره شده آنها با برج مراقبت حاکی از وضعیت غیر عادی ، عدم روئیت خشکی ، از کار افتادن قطب نماها یا چرخش سریع عقربه آنها و اطمینان نداشتن از موقعیتشان بود. این در حالی بود که شرایط جوی برای پرواز مساعد بود و خلبانان و دیگر سرنشینان افرادی با تجربه و ورزیده بودند. با وجود مدتها جستجو هیچ اثری از قطعه شکسته ، لکه روغن ، آثاری از اجسام شناور ، خدمه یا تجمع مشکوکی از کوسهها دیده نشد. هیچ حادثهای چه قبل و چه بعد از آن ، تا این حد حیرتآورتر از ناپدید شدن دسته جمعی هواپیماهای مذکور نبوده است. در حوادثی مشابه در این منطقه قایقها و کشتیهایی مفقود شدهاند (قربانیان مثلث برمودا)، در برخی موارد هم فقط خدمه و سرنشینان ناپدید گشتهاند.
همه روزه هواپیماهای متعددی بر فراز مثلث برمودا پرواز میکنند. کشتیهای بزرگ و کوچک در آبهای آن در حال تردند و افراد زیادی برای بازدید ، به این منطقه مسافرت میکنند، بدون آنکه اتفاقی بیفتد. از طرف دیگر ، در دریاها و اقیانوسها در سراسر دنیا ، کشتیها و هواپیماهای زیادی مفقود شده و میشوند. پس چرا فقط مثلث برمودا از بقیه مناطق تفکیک شده است. علت این است که اولا هیچ امیدی برای یافتن حتی اثر و نشانهای وجود ندارد. ثانیا در هیچ منطقه دیگر چنین ناپدید شدنهای بی دلیل ، بیشمار و نامعلوم روی نداده و به این خوبی ثبت نشده است.
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شدهاند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کردهاند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کردهاند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربههای قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بودهاند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیفتر و غیرقابل تشخیصتر شده و یا سریعا قطع شدهاند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شدهاند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شدهاند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایقهای ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کردهاند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت میآید ... ما نمیتوانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمولترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها میشود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب میشود، تحت تاثیر نیروی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالاتامواج الکترومغناطیسی ، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیر دریایی یا بشقاب پرندههایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمدهاند، میتواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیبترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده میکردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها میگردد.
ام .ک . چساب که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرندهها » ابزار میدارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط میدهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد میکنند که دارای طرحی یونیزه شده است و میتواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار میکرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و میتواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتن او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی میدانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرندهها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
حادثهای در اثر اختلال زمانی در فرودگاه میامی رخ داد که هرگز توضیحی قابل قبول برای آن وجود نداشته است. این واقعه مربوط به یک هواپیمای مسافربری بود که برای فرود در باند آماده بود و با رادار مرکز کنترل هوایی ردیابی میگردید که ناگهان ده دقیقه از صفحه رادار ناپدید شد و سپس دوباره ظاهر گشت. هواپیما بدون هیچ واقعهای فرود آمد و خلبان و خدمه از آنچه افراد پایگاه میگفتند ابراز تعجب کردند، زیرا تا آنجا که به خدمه مربوط میشد، هیچ اتفاق غیر عادی نیفتاده بود. جالب این که ساعتهای همه آنها حدود ده دقیقه از زمان واقعی عقبتر بود. در حالی که هواپیما درست 20 دقیقه قبل از این واقعه وقت اصلی را کنترل کرده بود و در آن هنگام هیچ اختلاف زمانی وجود داشت.
به نظر میرسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانهها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبرهها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده میشده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف و فضانوردان آپولو ۱۳ که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمیشود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمییابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه میدارد.
فرایند تولید الکترون اوژه
تعریف الکترون اوژه
الکترون آزاد حاصل از فرایند اخیر به افتخار پی یر اوژه که در سال 1925 توانست آزمایش هاییش درباره ی یونش اتم های نئون ، آرگون ، کریپتون ، و گزنون را بر اثر تابش اشعه ایکس به درستی تعبیر کند ، الکترون اوژه نامیده می شود.بنابر اظهار نظر اوژه ، فوتو الکترون بر اثر یونش اتم و کنده شدن الکترون از پوسته داخلی تولید می شود. الکترون دوم که انرژی اش ثابت است از بازآرایی الکترونی اتم یونیده حاصل می شود و ، در نتیجه ، انرژی آن یکی از مشخصه های اتم یونیده است. این بازآرایی از طریق برهم کنش الکترون با الکترون، که مولد نیرویی دافعه است و می تواند بر نیروی جاذبه ناشی از برهم کنش الکترون با هسته فایق آید ، صورت می گیرد. توجه کنید که اتم یونیده با تهی جای الکترونی که در پوسته ی داخلی دارد ، اشعه ایکس نیز به وجود می آورد.