شیمی

شیمی و تمامی موارد مربوط به آن

شیمی

شیمی و تمامی موارد مربوط به آن

فلورسانس و فسفرسانس

در فلورسانس جسم و یا کانی دارای این خاصیت در نوری مشخص جذب انرژی میکند و با قرار گرفتن در محیط تابش دیگری مانند نور مرئی انرژی نگه داشته را که ممکن است آنهم مرئی باشد به شکا فوتون آزاد میکند اگر به چنین اجسامی در تاریکی بنگرید هیچ نوری از آن تابیده نمیشود و مانند اجسام دیگری است که در تاریکی قرار دارند . با طول موج های مختلفی میتوان تابش آنها را بیشتر کرد ، در تابش های نور معمولی طول موج های بلند تری از نور از این کانی ها به بیرون تابش میشوند .

اما در فسفرسانس جسم دارای این خاصیت نوع دیگری عمل میکند و آن اینست که در تاریکی هم از خود نور میتابد و تابش آن به تابش نور مریی دیگری بستگی ندارد فسفر های روی عقربه بعضی ساعت های مچی روی این خاصیت کار میکند و اجسام نمایان در تاریکی دارای این خاصیت ممکن است باشند.

در فلورسانس چون انرژی باید در جسم انباشه شود جسم با یکبار در نور قرار گرفتن وقتی شروع به تابش کرد پس از مدتی از نور افشانی میافتد و باید دوباره آنرا در نوری قرار داد که قادر به گرفتن آنست . دوباره باز میشود نور افشانی دوباره اش را دید تا باز خاتمه یابد . مهمترین مثال این پدیده کارت هایی است به اندازهء کار اعتباری که برای چک کردن کار کنترل دور تلویزیون کار میکنند . چون نور آنرا معمولا نمیبینیم با این کارت میتوانید آنرا چک کنید ، مثلث کوچک روی کارت مقداری ماده فلورسانس دارد .

اشعه ایکس و کاربردهای آن

اشعه ایکس خیلی سریع و بطور گسترده‌ای در افقهای حرفه پزشکی ظاهر شد بطوری که جنبه‌های مسلم و قطعی کاربرد آن منجر به ایجاد یک شغل جدید گردید. در آغاز اینکه چه کسی عکسهای اشعه ایکس را تهیه می‌کند خیلی روشن و واضح نبود. پزشکان ، متخصصان برق ، برق درمانها ، فیزیکدانها یا عکاسها.
برخی مانند توماس ادیسون معتقد بودند که اشعه ایکس و وسایل وابسته به آن بزودی در هر خانه‌ای وجود خواهد داشت. تشخیص پزشکی با ارسال عکسهای رادیوگرافیی که بیماران خود در منزل از امراض و جراحاتشان تهیه کرده بودند، به سمت تبدیل شدن به یک صنعت مکاتبه‌ای در حرکت بود.

اشعه ایکس و کاربردهای آن

آگهی دهندگان اولیه این رشته دقیقاً نمی‌دانستند که چه کسانی مشتری آنها خواهند بود، به همین دلیل وسیعترین و پرسودترین گستره مشتری را انتخاب کردند. اشعه‌های ایکس برای همه کاربرد دارند. خیلی از اولین آگاهیها بر سادگی ، کارآیی ، نتیجه گیری سریع در رادیوگرافی تأکید داشتند. از همان سالهای اول اینگونه فروش پر سود واقع شد. برای مثال، در سال 1898 در شهر نیویورک در جلسات کلوپ اشعه ایکس بچه‌های بروکلین و در بسیاری از شرکتهای عکاسی و الکتریکی کشف رونتگن در دکه‌های عکاسی سکه‌ای که دستگاهی « سرگرم کننده » بود دیده می‌شد: ( استخوانهای دستان خود را تنها با پنج سنت ببینید ).

دوره‌های کوتاه مدت عملی و تئوری آموزشی تضمین می‌کرد که آماتورها با روشی آسان به یک عکاس رادیوگرافی تبدیل شوند. هر دو گروه فیزیکدانها و آماتورها تجهیزات و لوازم مورد نیازشان را از شرکتهای یکسانی که آگهی هایشان به دفعات همراه با گواهینامه‌هایی که نشاندهنده موفقیت آمیز بودنِ تولیداتشان در تهیه راحت عکس رادیوگرافی بود تزئین می‌کردند. هدف تیتر تبلیغاتی سالهای 1890- « به قدری آسان که حتی یک بچه هم می‌تواند این کار را انجام دهد ». این بود که اختراع جدید را به عنوان یک وسیله قابل استفاده برای هر فرد در آورد. و بنا به دلایلی در همان روزها این عقیده بوجود آمد که هر کسی می‌تواند از این اشعه‌های جدید جذاب استفاده کند.

کاربردها :

درعکس برداری از درون بدن

بلورشناسی انهدام سلول های سرطانی

و ....

نظریه دالتون

نظریه دالتون بر هفت بخش تقسیم شده است که می توان سه قسمت از آن را نقض کرد اما ما در اینجا فقط دو قسمت از آن را نقض می کنیم . در ضمن ممکن است که در کنکور به شکل چنین سوال بیاید که مثلا می گوید کدام در الان نقض شده است یا ...

۱. ماده از ذره های تجزیه ناپذیری به نام اتم ساخته شده است .

۲. همه اتم های یک عنصر مشابه یکدیگرند . ( با کشف ایزوتوپ ها این قسمت حذف شد )

۳. اتم ها نه به وجود می آیند و نه از بین می روند . ( قانون پایستگی ماده - البته این قسمت ها به وسیله پدیده های هسته ای نقض شد )

۴. اتم های عنصرهای مختلف به هم متصل می شوند و مولکول های را به وجود می آورند .

۵. اتم عنصر های مختلف جرم و خواص شیمیایی متفاوتی دارند .

۶. در هر مولکول ار یک ترکیب معین ، همواره نوع و تعداد نسبی اتم های سازنده آن یکسان است . (‌قانون نسبت های مشخص در ترکیب )

۷. واکنش های شیمیایی شامل جابه جایی اتم ها یا تغییر در شیوه اتصال آنها در مولکول هاست . در این واکنش ها اتم ها خود تغییری نمی کنند . (‌قانون پایستگی جرم )

زندگینامه رادرفورد

رادرفورد در 30 اوت سال 1871 در حومه برایت واتر شهر نلسون واقع در ساحل شمالی جزیره جنوبی نیوزلندبه دنیا آمد.چهارمین فرزند از دوازده فرزند جیمز و مارتا رادرفورد ¸ نیوزلندی های نسل اولی که در کودکی از اسکاتلند به زلاندنو آورده شده بودند.

رادرفورد

خانواده رادرفورد یک خانواده پرجمعیت دوازده بچه ای بود که اعضای آن همه در انجام کارهای روزمره خانواده مشارکت می کردند. اهل خانواده همگی افرادی جدی¸کلیسا رو¸خوش حال وبا فرهنگ بودند.علاقمندی رادر فورد به علوم از کودکی بروز کرد. او ده ساله بود که کتاب پر طرفداری به نام خواندنی های اولیه در فیزیک تالیف بلفورت استوارت را به دست آورد. کتاب استوارت مشابه کتاب های خود آموز امروزی بود که در آنها نحوه نمایش اصول پایه فیزیک با استفاده از اشیای ساده موجود در خانه مانند :سکه ¸ شمع¸سنگ وزنه و وسایل آشپزخانه به خواننده یاد داده می شد. رادرفورد سخت شیفته آن کتاب شده بود. نخستین بورس از بورس های تحصیلی متعدد زندگی خود را در 1887 به دست آورد که 16 ساله بود . بورس تحصیلی بعدی وی را قادر به ثبت نام در دانشکده کنتربوری کرد . وی رشته های تحصیلی اصلی خود را فیزیک و ریاضی انتخاب کرد که از بخت مساعد در هر دوی آنها معلمان خوبی هم داشت . رادرفورد در پایان دوره آموزشی سه ساله خود ¸درجه کارشناسی ریاضی و فیزیک – ریاضی و(به طور کلی )علوم فیزیکی را به پایان رسانید . رادرفورد در پی انتشار دو مقاله مهم درباره فعالیت تشعشعی مواد در سال 1895 جایزه مهمی به شکل یک بورس تحصیلی دریافت کرد . مقررات اعطای جایزه حق انتخاب موسسه آموزشی را به برنده جایزه می داد که رادرفورد آزمایشگاه کاوندیش دانشگاه کمبریج به مدیریت جی. جی تامسون (نظریه پرداز پیشتاز الکترومغناطیسی )را برگزید. در آن سال ویلهلم کنراد رونتگن فیزیک دان آلمانی موفق به کشف اشعه X شد . کشف مهم دیگری که منجر به شروع کار اصلی رادرفورد شد ¸ کشف هانری بکرل فرانسوی در سال 1898 بود.رادرفورد به کمبریج آمد و تامسون که استاد فیزیک تجربی بود¸ رادرفورد را فعالانه در آزمایشگاه به کار گرفت .رادرفورد در اوایل کار تحقیقاتی خود با انجام آزمایشی که فکر آن از خودش بود دو تابش رادیواکتیو ناهمانند را شناسایی کرد. او پی برد بخشی از تابش با برگه ای به ضخامت یک پانصدم سانتیمتر قابل ایستادن بود اما برای متوقف کردن بخش دیگر¸برگه های بس ضخیم تر لازم بود.اولین اشعه را که با بار الکتریکی مثبت و یونیزه کننده ای قوی بود و به سهولت در مواد جذب می شد اشعه آلفا نام نهاد . اشعه دوم را که تابشی با بار الکتریکی منفی بود و تشعشع کمتری ایجاد می کرد اما قابلیت نفوذ آن در مواد بیشتر بود بتا نامیدتابش نوع سومی که شبیه پرتو X بود در سال 1900 به وسیله پل اوریچ ویلارد(فیزیکدان فرانسوی)کشف شد.این پرتو نافذ ترین تابش را داشت . طول موج آن بسیار کوتاه و بسامد آن فوق العاده زیاد بود .تابش جدید پرتو گاما نام گرفت . رادرفورد و همکارانش کشف کردند فعالیت تشعشعی طبیعی مشهود در اورانیوم فرآیند خروج ذره آلفا از هسته اتم اورانیوم به صورت یک هسته اتم هلیم و بر جای ماندن اتمی سبک تر از اتم اورانیوم در اورانیوم به ازای هر خرج ذره آلفا از آن است . از کشف آنها نتیجه گیری شد که رادیم تنها عنصر از عناصر حاصل از فعالیت تشعشعی اورانیوم است . رادرفورد در سال 1903 به عضویت انجمن سلطنطی لندن درآمد و در سال 1904 نخستین کتاب خود را به نام فعالیت تشعشعی که هنوز از کتابهای کلاسیک این زمینه به شمار می رود را چاپ کرد. شهرت روز افزون رادرفورد در جوامع علمی از طرف دانشگاه ها تصدی کرسی های زیادی به وی پیشنهاد شود . او در سال1907 به انگلستان بازگشت تا تصدی مقام مذکور را در دانشگاه منچستر به عهده بگیرد. رادرفورد در دانشگاه منچستر رهبر گروهی شد که به سرعت دست به کار تدوین نظریه های تازه درباره ساختار اتم زدند. آن دوره از پرثمرترین دوره زندگی دانشگاهی او بود . رادر فورد به پاس کوشش های علمی خود در دانشگاه منچستر نشان ها و جوایز زیادی دریافت کرد که دریافت جایزه علمی نوبل سال1907 در شیمی نقطه اوج آن بود. این نشان افتخار البته برای کارهایی که در زمینه فعالیت تشعشعی عناصر کرده بود به او دادند . بزرگترین دستاوردرادرفورد در دانشگاه منچستر کشف ساختار هسته اتم بود . پیش از رادرفورد اتم به گفته خود او یک موجود نازنین سخت قرمز یا به حسب سلیقه خاکستری بود اما اینک یک منظومه شمسی بسیار ریز متشکل از ذرات بیشمار بود که مظنون به نهفته داشتن اسرار ناگشوده متعدد دیگر در سینه هم بود . رادرفورد در سال 1937 در اثر یک فطق محتقن در گذشت . او در آن هنگام 66 ساله و هنوز سرزنده و قوی بود . سهم رادرفورد در شکل گیری درک کنونی ما از ماهیت ماده از هر کس دیگری بیشتر است و او را پدر انرژی هسته ای نامیده اند .

زندگینامه اروین شرودینگر

بزرگترین بنیان گذار فیزیک اتمی در ۱۲ آگوست سال ۱۸۸۷ در وین پایتحت اتریش دیده به جهان گشود . دامنه علاقه مندی او بسیار گسترده بود . چنان که پس از پایان تحصیاتش در رشته شیمی کسب درجه دکتری در سال ۱۹۱۰ ، برا آ شد که همه زندگیش را به نقاشی به سبک ایتالیایی بپردازد اما پساز مدتی به گیاه شناسی علاقه مند شد و نتیجه بررسی های خود در این زمینه را به صورت مجموعه ای با عنوان تکامل نسل گیاهان به چاپ رساند . از سوی دیگر ، به زبان مادریش ، آلمانی ، علاقه ای فراوان نشان می داد و شعر و ادبیات کهن آلمانی رو ستایش می کرد . به هر حال ، در دوران تحصیل در رشته شیمی دیگاه های بولتزمن روی او اثری ژرف نهاد . از آن جا که از به خاطر سپردن مفاهیم بیزار بود در خلال سال هایی که در دانشگا وین به کار مشغول بود ، به هدایت پروژه های کاربردی و عملی پرداخت و یادگیریش تنها متکی به حفظ کردن مفاهیم نباشد . با آغاز جنگ جهانی اول به جبهه های جنگ شتافت و مدتی به عنوان افسر توپخانه به خدمت مشغول شد .

اروین شرودینگر 1961-1887

در سال ۱۹۲۰ ، در پی پیشنهادهای بسیار ،‌تدریس در دانشگاه زوریخ را پذیرفت و ۶ سال را در این دانشگاه سپری کرد . در این سال ها ، مقاله هایی در زمنیه گرمای ویژه جامدها ، ترمودینامیک آماری و طیف های تمی توسط وی نگاشته شد . بزرگترین کار او ، ارایه معادله موج در سال ۱۹۲۶ بود . از آن جهت که در آ روزگار پایتخت آلمان یکی از مراکز بزرگ و فعال علمی به شمار می رفته ، شرودینگر در سال ۱۹۲۷ به برلین رت و در آجا به عنوان جانشین ماکس پلانگ مشغول به کار شد .

در سال ۱۹۳۳ شرودینگر به طور مشترک با پل دیراک جایزه نوبل فیزیک را دریافت کرد . با افزایش روز افزورن قدرت هیلتر شرودینگر بر آن شد که آمان را ترک کند . او ابتدا به انگلیس رفت و ندی نیز به عضویت در دانشگاه آکسفورد در آد . پس از آ راه ایتالیا را پیش گرفت ، اما پس از اقامتی کوتاه به دوبلیر پایتخت ایرلند جنوبی رفت و در آنجا مدیریت بخش فیزیک را در انجمنی که به تازگی برای پژوهش های پیشرفته دایر شده بود ، به عهده گرفت و تا زمان بازنشتگی در دوبلین ماند . وی پس از بازنشگتگی به وین بازگشت و در ۴ ژانویه سال ۱۹۶۱ پس از یک بیماری طولانی در سل ۷۳ سالگی چشم از جهان فرو بست .

زندگینامه ماری کوری

ماری کوری در سال 1867 در لهستان متولد شد. او، به عنوان یک کودک، مردم را با حافظه خارق‌العاده‌اش، شگفت‌زده می‌کرد. او خواندن را وقتی تنها چهار سالش بود، آموخت.

ماری کوری


 پدرش یک پروفسور علوم بود. ابزارهایی که او در جعبه‌ای شیشه‌ای نگهداری می‌کرد، ماری را مجذوب می‌کرد. ماری رؤیای دانشمند شدن را در سر می‌پروراند، اما میدانست این کار آسان نخواهد بود. خانواده‌اش خیلی فقیر شدند و در سن 18 سالگی، ماری یک معلم سرخانه شد و به خواهرش برای درس خواندن در پاریس کمک مالی می‌کرد. بعدها خواهرش نیز او را در تحصیلش یاری کرد.
 در آن روزها، برای دختران دانشگاهی در لهستان نبود. بنابراین، در سال 1891، ماری به دانشگاه سوربن در پاریس رفت. او به قدری فقیر بود که تنها نان و کره می‌خورد و چای می‌نوشیدو لباسهای کهنه‌ای را که با خود از Warsaw آورده بود می‌پوشید.

هر روز تا 10 شب در کتابخانه درس می‌خواند، پس از آن به اتاق سرد کوچکش می‌رفت و تا ساعت 2 یا 3 صبح مطالعه می‌کرد.
بعد از 4 سال در سوربن، ماری با Pierre Curie یک فیزیکدان مشهور، ازدواج کرد. (یک فیزیکدان یک دانشمند است که طبیعت فیزیکی جهان را مطالعه می‌کند ـ اشیاء از چه ساخته شده‌اند و چرا اینطور رفتار می‌کنند).

همراه با Curie به دنبال عناصر جدید گشتند. آنها سنگ معدن اورانیوم را گرفتند، آسیاب کردند و جوشاندند. آنها، آنرا با اسیدها و سایر مواد شیمیایی مورد آزمایش قرار دادند. سرانجام پس از چهار سال کار سخت ومصرف تن‌ها سنگ معدن، آنها یک دهم گرم رادیوم خالص داشتند. آنها نخستین عنصر رادیواکتیو را کشف کرده بودند

در سال 1903، ماری، پیر و یک دانشمند دیگر به نام Henry Becquerel، جایزه نوبل در فیزیک را به خاطر کشف رادیوم و مطالعه رادیواکتیویته بردند. ماری کوری اولین زنی بود که جایزه نوبل فیزیک را برد. بعدها، او یک جایزه نوبل دیگر در شیمی برد

در زمان جنگ جهانی اول، ماری بر روی اشعه‌های X کار می‌کرد. او باور داشت که آنها می‌توانند در درمان بیماریهایی مانند سرطان کمک کنند. او هیچ‌گاه سعی نکرد که از کشفیاتش برای مال‌اندوزی استفاده کند، زیرا معتقد به کمک به دیگران بود